ویژگی های ظاهری نژاد آریایی

نژاد شناسی را با نژاد پرستی اشتباه نگیریم

ویژگی های ظاهری نژاد آریایی

نژاد شناسی را با نژاد پرستی اشتباه نگیریم

elam


صدای سکوت بومیان آریایی نژاد

================================

بخش اول تمدن ایلام


آنچه که به نام تاریخ ایران از طرف جوامع غربی به خورد ما داده شده حاصل نوشته های مورخان یونانی بوده که به هیچ وجه دوست ایرانیان نبوده اند در واقع سرزمینی به نام یونان  در قبل از ماد شکل نگرفته بود، و نیز یونان باستان وجود نداشت که تاریخ نگار داشته باشد پس انچه که از طرف مورخان یونانی به عنوان تاریخ ایران پیش از مادها شناخته شده است  تاریخی لغزان و نامطمعن است که تمام نوشته های آنها به پیروزی های دروغین اسکندر مقدونی ختم می شود



سرزمین ایلام کجاست؟

==================

این سرزمین را بر اساس کتیبه های آن قوم و کتیبه های کورش و داریوش سرزمین انشان می شناسیم که شامل سه قسمت بوده است قسمتی را هاتم تی یا به گفته کورش بزرگ:گوتو می خوانده اند و قسمت دوم را انشان یا انزان و بخش سوم را به مناسبت شهر شوش و جلگه ای بودن آن:انزان سوسونکا می نامیده اند.اما در مورد محدوده قلمرو ایلامیان هیچ نقشه دقیقی وجود ندارد چون نقشه های امروزی آن ایلام حتی کوچکتر از آنچه باستان شناسان عیلام کوچک نامیده اند می کشند تصویر زیر نقشه های متفاوت از ایلام را در اوج ضعف خود نشان میدهد


t2ay_i.elam_.jpg9h87_elam-civilization.jpg

kwy6_لال.jpg4msc_imageمنتنم.jpg
gw93_0airamelam01.gif



در حالی که ایلام بزرگ در اوج قدرت  حکومتی به وسعت یک امپراطوری بوده که علاوه بر پوشش اکثر بخش های سرزمین ایران، بخش های از بین النهرین و سوریه و حتی تا دریای مدیترانه را در بر می گرفته است. در تپه یحیی که الواح و مهرهایی استوانه ای به خط عیلامی بدست آمده که ارتباط با شوش و ملیان را در ایلام قدیم نشان می دهد و شهر سوخته نیز لوحی گلی منسوب به ایلام مقدم را به جای گذارده است و جالب تر آن که سفالینه های شهرسوخته نیز ارتباط تنگاتنگی را با افغانستان و ترکمنستان به ثبوت می رساند که شاید متعلق به قلمرو سیاسی ایلام بوده باشند

 

 

ریشه یابی نام

===========

ایلامیان کشورشان را هلتمتی به‌معنی سرزمین خدا می‌خواندند، اکدیان بدان الامتو می‌گفتند و سومریان آن را با اندیشه‌نگاشت NIM به معنای بالا و مرتفع می‌نوشتند.شباهت نام ایلام و ایران تامل بر انگیز است. و شاید ایلام در گویش کهن همان بار معنایی ایران را داشته باشد چرا که در زبان های کشورهای  شرق اسیا ایران به گونه ایلان خوانده میشود و جابجایی حرف میم و نون در پارسی باستان متداول بوده است
یونانی ها ایلام را الیمایس می خواندند که به معنی کوهستان میباشد

نام دو استان در ایران برگرفته از نام باستانی آنان است. علاوه بر استان ایلام، نام خوزستان نیز از واژه اوجه آمده که از روی کتیبه نقش رستم و کتیبه‌های داریوش در تخت جمشید و شوش، به معنای ایلام بوده است و اگر گفته ژول آپر را بپذیریم در ایلامی Xus یا Khuz بوده‌است. سر هنری راولینسون نیز تلفظ پهلوی uvja را Hobui دانسته که ریشه نام اهواز و خوزستان است. این لفظ از حاجوستان و هبوجستان به دست آمده که در مجمل التواریخ و القصص (ابتدای قرن ششم هجری) در اشاره به خوزستان آمده‌است


ایلامیان و سایر اقوام ایران از دید زبانشانی

================================

 

زبان مردم سرزمین انشان یا انزان چه در دوران کهن و چه در دوران پادشاهان هخامنشی لهجه ای از پارسی باستان بوده است دلایل زبانشناسی نیز نشان از پیوند ایلامیان با دیگر اقوام باستانی پیش از مادها دارد  زبان ایلامیان و کاسیان قرابت دوری باهم داشته اند چنانچه برخی پژوهشگران از یک واحد زبانی به نام ایلامی-کاسپی نام می برند و می دانیم که زبان کاسی شاخه ای از زبان ایرانی است که هنوز در مازندران و گیلان تکلم می شود



آیا ایلامیان آریایی تبار بوده اند؟

=======================

 


مهمترین و جنجال بر انگیز ترین سوالی که در مورد ایلامیان مطرح است آریایی بودن و یا نبودن ایلامیان است.در جواب این سوال بحث برانگیز باید گفت که آنچه که در برسی های باستانی از استخوان و جمجمه پیدا شده در قلمرو قدیمی ایلام  بدست آماده است حاکی از این است که هیچگونه آثار نژاد دورگه (نژاد زرد سیاه و احتمالا گونه غیر متعارف از نژاد سفید) در لرستان و خوزستان و مناطق دیگر که پهنه ایلام را تشکیل می داده دیده نمی شود.افزون بر آن هیچ برخورد نژادی در کار نیست کوروش بزرگ به راحتی خود را انشانی یعنی ایلامی یاد می کند که این نشان می دهد که پارسی و انشانی در دید او یکی بوده است تمام این مطالب و گواه های تاریخی   اشتراک نژادی  مردم ایلام با سایر قومیت های نژادی  آن زمان ایران را می رساند

همچنین لباس پارس ها و خوزی ها به روایت هرودوت مانند هم بوده و شباهت های فراوان دیگری نظیر آداب و رسوم و احترام به زنان نیز محسوس بوده است نگاره ها و جمجمه ها گویاتر از همه هستند و نشان می دهند که ایلامیان همان ایرانیان و آریاهای اصیل بوده اند


 


در تصویر زیر ایلامیان را در تخت جمشد نشان می دهد به فرم کلاه و شباهت آنها به سایر اقوام ایرانی توجه کنید


 



برسی ژنتیک ایلامیان باستان

======================


پژوهشگر ارجمند ایران سورنا فیروزی در کنکاش بر روی نمونه های استخوانی بر جای مانده از 3500 تا 6000 ساله در تپه های باستانی و گورهای باستانی به دستاوردهایی ارزشمند درباره یکسان بودن تبار مردمان ایران امروز با تمدن ایلام دست یافت.   

در حد فاصل سالهای 1386 تا 1388 خورشیدی و در دانشگاه شهرکرد و از نگرش ژنتیکی مجموعه آزمایش هایی از سوی نگارنده انجام گرفتند.در این مجموعه بررسی های ژنتیکی ، مطالعه های بر روی 8 نمونه ایلامی (مربوط به دو ناحیه هفت تپه شوش و دزفول با قدمت های 1500 تا 2000 پ.م) صورت گرفت و در آنها مارکرهای پدری شاخص مردمان آریایی مورد جستجو قرار گرفت.

در این پژوهش که از نظر وسعت بوم نگارانه (جغرافیایی) و نیز شمار نمونه (17  نمونه) یکی از بزرگترین پژوهش های مربوطهُ جهان و نیز تنها برنامه تبار شناسی باستانی انجام گرفته در منطقه به شمار می آید، نمونه های استخوانی و دندانی انسانی یاد شده مورد آزمایش قرار گرفتند که طی آن، در هر سه نمونه خوزی باستان دزفول، در سه مورد از پنج مورد ایلامیان هفت تپه با قدمت های پیشتر یاد شده و نیز در یک نمونه از سیلکی ها با دیرینگی 6000 سال، مارکر M17 و R1a مشاهده شد. 

هاپلو گروه M17 شاخصی است که صرفا در میان مردمان آریایی یافت می شود. به طوری که توزیع فراوانی آن در جمعیت های مختلف دسته نژادی یاد شده به صورت زیر یافت شده است:ایرانیان از 50% در مناطق خاوری تا 15%در مناطق غربی ایران، اسلاوهای روس 47%، اسلا وهای اوکراین 54%، کروات ها 29%، ژرمن های اسکاندیناویایی در نروژ 28%، ژرمن های اتریش 26%، ژرمن های آلمان16% و...

هم رده این مارکر  یعنی R1b نیز در جمعیت های هند و ایرانی – اروپایی غربی چون ژرمن های آلمان با فراوانی 45% بسیار رایج است.

اما این شاخص در میان گروه های سامی چون عرب ها و عبریان و نیز سایر گروه های نژادی مانند مصریان و زردپوستان دیده نمیشود. بنابراین تنها در صورتی مارکر یاد شده میتواند در خوزیان باستان که پیش از تاریخ ادعا شده برای درونش و ورود آریایی ها به فلات ایران، در این سرزمین زندگانی میکرده اند دیده شود که این مردمان کهن هم تبار با سایر تیره های آریایی منطقه یعنی پارتی ها، پارسیان، کردها، آذری ها، ارمنی ها و دیگران بوده باشند. در غیر این صورت، به سان مردمان ناآریایی، R1a نباید در آنها دیده میگشت.

افزون بر مطالب یاد شده، نمونه هایی از پارتی های ناحیه ولیران دماوند و نیز ساکنان دوران پس باستان (اسلامی) بم نیز در این آزمایش مورد بررسی قرار گرفتند که هم راستا با انتظار ما، وجود هاپلوگروه R1a در آنها تایید شد.



نتیجه گیری

=================


-ایلامیان یکی از اقوام ایرانی و آریایی بودند که تمدن باشکوهی را در جنوب غربی ایران احداث کردند و تاثیر زیادی بر تمدن های اطراف خود نظیر آشور و بابل داشتند

 

-نظام زن سالاری در تمدن ایلامی حاکم بوده است که این نظام به تمدن های پارسی و پارتی انتقال یافت بطوری که تمام اقوام ایرانزمین از نظر احترام به نقش زن در جهان باستان مشهور شدند


-ایلامیان در زمینه هنر نیز در دوران باستان مشهور بودند بطوری که هنر ایلامی در تخت جمشید پارسیان کاملا مشهود است


- مشاهده هاپلو گروه R1a به عنوان شاخص مردمان آریایی در نمونه 6000 ساله سیلک نشان داد که ساکنان فلات ایران از دیرباز آریایی بوده و تمدن های کهن آن چون شهری گری مشهور این ناحیه دیرین، میتوانسته اند یک شهری گری نخستین از آریایی ها در فلات ایران به شمار آیند (با توجه به دستاوردهای ناقص کنونی باستان شناختی که هنوز همه اسناد مورد بررسی فرار نگرفته اند).


- وجود نشانه های ژنتیکی آریایی ها در میان انشانیان یا خوزیان باستان، پیش از بازه زمانی پنداشته شده کنونی از سوی برخی باستان شناسان و مورخان معاصر برای درونش ایرانیان به خوزستان (هزاره یکم پبش از میلاد) و نیز نقطه زمانی آغاز حاکمیت آنان بر این خطه (فرمانروایی چیش پیش شاه پارسی انشان بر اساس گل نبشته کورش بزرگ) میتواند بیانگر سه موضوع زیر باشد:

أ‌) حضور آریایی ها در یکی از غربی ترین نقاط فلات ایران در هزاره های سوم و چهارم پیش از میلاد (سرآغاز تمدن ایلام)


- هم تبار بودن ایلامیان (خوزیان باستان) با سایر تیره های آریایی فلات چون پارسیان و پارتی ها و در نتیجه آریایی بودن تمدن خوزی یاد شده، موجب همپایی قدمت حضور این مردمان با سومریان و دیگران در منطقه خاورمیانه و یکسانی دیرینگی تمدن ایرانی با آنان می گردد همچنین این یافته نشان می دهد که ایرانی از چه زمان در خوزستان و کرانه های خلیج پارس، حضور فیزیکی آنهم به صورت متمدنانه داشته است. (همه این موارد در شرایطی است که چشم خود را بر روی اسناد روشن تاریخی پهلوی و اسلامی و اندک بودن کاوش های صورت گرفته بر پایه آنها ببندیم).


- اگر مهاجرتی برای آریاییان به فلات ایران فرض شود، زمان این مهاجرت بایستی بسیار دیرین تر از هزاره دوم و سوم پیش از میلاد بوده باشد و بازه زمانی کنونی در نظر گرفته شده، به کل مغرضانه، استعماری مآبانه و نادرست است.


برخی منابع

=========


espandgan.blogfa.com/post-22.aspx

==========================

https://fa.wikipedia.org/wiki/ایلام_(تمدن)

==============================
www.mehrgan65.blogfa.com/category/4?p=2